سلام دوستان روشن و خاموش
الان در حالی مینویسم که طلای فضول روی شونم راحت خوابیدن و منم فیلتاب جیب پشت شلوار پسر رو دوختم منتظرم خانم خانما بیدار شن برم نهار رو حاضر کنم🤦♀️
و من دیشب و امروز باز برای چند هزارم بار مُردم و باز زنده شدم در کمال ناباوری
دانش آموز اومده گفته آقا میتونیم تحسن کنیم؟
ایشون گفتن اصلا میدونی تحسن چیه؟ و برای چیه ؟
گفت نه آقا ولی خیلیییی وایرال میشه بازدیدمون میره بالا
همینقدر بی منطق و آبکی
و بعد ما براشون کف میزنیم و تحسین که عجبببب نسل شجاعی و فلان
خیلی کشکی کشکی داریم بچه هامون و به فنا میدیم
اسطوره های پوشالی و خالی که جو زده شدن
فقط بگم ما پر از دردیم ولی این راهش نیست
یادتونه یک مدت کتاب و نوارهای سیاحت قبر اومد تو مدرسه از بچه ها میگرفتین گوش میدادیم ، میخوندیم
من هم کتابشو خوندم ، هم نواراشو گوش دادم
یادتونه یک جای میگفت و من مُردم
با همون تن صدا
امروز شنبه س و به رسم هر شنبه و روز زوج باز من خودمو ترکوندم و الان در خسته ترین حالت ممکن با ضربان قلب بالا و پای ورم کرده دارم مینویسم